تمام مسلمانان جهان مسئول نابسامانی‌های مسلمین و تعطیل قوانین اسلامی هستند؛ اگر چه مسئولیت بعضی كمتر و مسئولیت بعضی بیشتر است، اما همه مسلمین مسئول جهالت، فسق و فجور، تفرقه، ضعف و ذلت، فقر و بهره كشی، نابودی و اختلاف مسلمانانند. مسئولیت توده ی مردم: تمام مردم مسلمان مسئول وضع فعلی اسلام هستند، زیرا اسلام از آن جهت بصورت فعلی درآمده است چون توده ‌مردم از قوانین اسلام بی‌خبرند و ناآگاهانه كم كم از نظام اسلام منحرف و دور شده‌اند و توده ‌مردم با فسق،‌كفر و الحاد، به اندازه‌ای مأنوس شده اند كه این همه اوضاع را می‌بینند و فكر می‌كنند اسلام باآن مخالفتی ندارد و گمان می‌كنند كه اسلام با فسق و فجور، كفر و الحاد، كاری ندارد و دستور مبارزه نداده است. اسلام تعلیم و تعلم احكام اسلامی را بر تمام مسلمین فرض قرار می‌دهد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّیتَفَقَّهُواْ فِی ٱلدِّینِ وَلِینذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ﴾ [التوبة: ۱۲۲]. «پس چرا از هر طائفه‌ی گروهی آماده نمی‌شود تا در احكام اسلامی مهارت پیدا كند و پس از برگشت بسوی قومش آنها را از (عذاب خداوند) بترساند». و همیشه گروه‌هایی از مسلمانان پس از تحصیلات علوم اسلامی به سوی قوم خویش بازگشته و آنها را درس اسلام داده‌اند ولی دولت‌های اسلامی سد راه دعوت آنها شده‌اند و علیه آنها بجنگ پرداخته‌اند و بخاطر جلب رضایت استعمارگران و پیروی از طاغوت‌ها و اظهار مؤدت و دوستی با دشمنان اسلام، از پیشرفت دعوت اسلامی جلوگیری نموده‌اند و توده مردم بجای اینكه عدم رضایت خود را به دولت‌های اسلامی اعلام كنند بر عكس به وضع آنها راضی شده‌اند و برای نابودی اسلام و نهضت های اسلامی شریك دولت‌ها گشته، قدرت و عزت و حیثیت خود را از دست داده‌اند و برده ‌زورگویان و استعمارگران و مسئولان كشورها شده‌اند و موجب از دست دادن رزق و قدرت كرامت و آزادی خویش گشته‌اند و علت همه بدبختی‌ها این است كه مسلمانان مكتب نیرومند و با عزت خویش را ترك كرده‌اند و اگر امروز هم مجدداً بسوی آن باز گردند، قدرت، عظمت و آبروی از دست داده خویش را باز خواهند یافت. آری توده مردم مسلمانان در غفلت و بی‌تفاوتی مهلكیاز دین و دنیا بسر می‌برند و حتی از خویشتن بی‌خبرند و اگر روزی چشم‌های حقیقت بینشان باز گردد خواهند دانست كه به علت انحراف و دوری از تعلیمات قرآن كریم در دنیا و آخرت چقدر خسارت دیده‌اند. مسئولیت دولت‌های اسلامی: دولت‌های اسلامی از همه بیشتر مسئول تعطیل قوانین اسلامی و مسئول ذلت و خواری مسلمین‌اند زیرا كه آنها نظام اسلامی را از شئون زندگی مردم مسلمان دور كرده‌اند و بر سر آنها نظامهایی نامشروع و غیر الهی مسلط نموده‌اند. آری دولتهای اسلامی مسلمانان را از هدایت ربانی باز می‌دارند و آنها را به سوی ضلالت و گمراهی نظام اروپایی رهنمون می‌سازند و در میان آنها قوانین ساختگی را اجرا ‌می‌كنند و نظام اسلامی را رها می‌سازند. حكومت‌های اسلامی از نظام سیاست اداره ‌و اصول اسلامی خارج شده‌اند و در آنها آزادی، مساوات و عدالت اجتماعی وجود ندارد و تمام واجبات اسلامی را طرد نموده‌اند، در میان مسلمین تعاون و تكافل و تراحم وجود ندارد و محرمات اسلامی از قبیل ظلم، بهره كشی و فئودالی را تشویق نموده‌اند و جامعه اسلامی ما را بر فساد و افساد، فسق و عصیان، تن پروری و تجاوز استوار كرده‌اند. حكومتهای اسلامینمی‌گذارند مسلمانان دین خود را بیاموزند و پروردگار خویش را بدانند و واجبات خویش را بجای آورند. حكومت‌های اسلامی،بجای دشمنی با دشمنان اسلام، دست رفاقت و دوستی داده‌اند و بجای نافرمانی، از آنها اطاعت و پیروی می‌كنند. دولتهای اسلامی باعث این همه ضعف و ذلت، فقر و بهره كشی، فساد و تجاوز مسلمین شده‌اند. مسئولیت رهبران كشورهای اسلامی: رهبران كشورهای اسلامی وظائفشان نسبت به وضع فعلی اسلام و مسلمین از همه سنگین‌تر و در تمام مسائل كوچك و بزرگ مسئول‌اند. ممكن است قوانین ساختگی از آنها درگذرد اما اسلام هیچگاه صرف نظر نمی‌كند و در تمام مسائل كوچك و بزرگ آنان را مسئول می‌داند. ای مسئولان كشورهای اسلامی: حكومت و قدرت در دست شماست و شما می‌توانید اسلام را مجدداً بعظمت سابقش برگردانید ولی شما دانسته یا نادانسته به پیروی از اسلاف و گذشتگان خویش همه نیرو و توان خود را علیه اسلام صرف می‌كنید و اوضاع اسلام را ضعیف و پیروان آن را از تقدم و پیشرفت باز می‌دارید و بالآخره ضعف اسلام، ضعف شماست و قدرت اسلام قدرت شماست و اگر شما از افراد و رؤسای دولتی قوی و نیرومند باشید این بسیار برایتان بهتر است تا آنكه پادشاهان و امیران رؤسای دولتی ضعیف و ناتوان بوده كه یك مسئول كوچك از سوی استعمارگران بر سر شما امر و نهی كند، دولتهایی را نابود و دولت دیگری را بوجود بیاورد و دستورش تخت ریاستها را به لرزه در آورده و قدمهای رؤسا و امراء را متزلزل سازد. و ای رهبران كشورهای اسلامی: شما متفرق هستید ولی خیر اسلام در وحدت قوای شماست و شما از یكدیگر دور و جدا از هم هستید ولی نفع شما و خیر اسلام در این است كه با هم وحدت تعاون و همكاری داشته باشید و اگر شما مطیع و دوست همدیگر باشید، بسیار بهتر از آن است تا مطیع و دوست استعمارگران باشید. ای رهبران اسلامی: شما قبل از همه مسلمان هستید پس اسلام را در رأس تمام امور و برنامه‌ها قرار دهید و آن را بر خواهشات نفسانی خودتان حاكم گردانید، اساس و پایه‌های حكومت خویش را بر قوانین اسلامی استوار سازید زیرا كه شما زندگی جاودانی ندارید و روزی خواهید مرد و بعد از مرگ بهشت است یا آتش دوزخ. مال و خانواده به شما نفعی‌ نمی‌رساند بلكه عمل صالح و قیام به اوامر خداوند است كه شما را یاری می‌نماید و از این چه بهتر كه تاریخ شهادت می‌دهد كه شما همه برای دعوت حكومت اسلامی با همدیگر همكار كرده اید و انگیزه نامشروع سلطه و ریاست طلبی شما را از قیام حكومت اسلامی به تأخیر نینداخته است. و قیام حكومت اسلامی فقط به قوه اراده و پیروزی بر خواهشات نفسانی نیاز دارد و اگر شما بر نفس تان غلبه كردید آن وقت پیروز خواهید شد و اما اگر در مقابل منافع شخصی همچون، حكومت و ریاست سست و ضعیف شدید آن وقت تمام مسلمین در تفرقه و سستی، ضعف و ذلت زندگی می‌كنند، استعمارگران و قدرت‌های بزرگ بر سر شما و آنها حكومت و فرمانروایی می‌كنند و باعث ترس و وحشت می‌شوند شما و آنها را ضد یكدیگر تحریك كرده و بهره كشی می‌نمایند، زیرا استعمارگران درست دریافته‌اند كه قدرت همیشه با وحدت و یكپارچگی همراه است و بس. ای رهبران كشورهای اسلامی: برای دریافت سلطه و حكومت، ‌القاب و تاج‌ها حرص نورزید زیرا همین حرص است كه باعث ضعف و ذلت روحی مسلمین گشته است و آنها را به دولتهایی ضعیف و ناتوان و كوچكی تقسیم نموده است تا جایی كه نمی‌توانند در مقابل دشمنان، ‌از خود دفاع كنند و حق مسلم خویش را بگیرند و نیز مسلمین با كثرت عدد و وسعت زمین و كثرت مواد خام و نیروی انسانی و همواری اسباب قدرت و عظمت، امروز در تمام جهان ضعیف و ذلیل و ناتوان‌ترین انسان روی زمین نزد دولتهای استعمارگر به شمار می‌آیند و اگر شما حریص منافع و مناصب و القاب هستید باز هم به هر شكلی كه شده با همدیگر متفق و متحد شوید تا تمام مسلمین جهان (در مقابل استعمارگران شرق و غرب) ید واحد و نیروی واحدی قرار گیرند. ای رهبران كشورهای اسلامی: این همه لقبها و منصبها نمی‌توانند در مقابل خداوند شما را بی‌نیاز سازند بلكه خداوند شما و گذشتگان شما را مورد باز خواست قرار می‌دهد و از وضع فعلی اسلام و مسلمین كه در كشورهای شما نظام آن مهمل و تعطیل شده و مسلمانانی كه شما باعث تفرقه وحدت و ضعف قدرت و سبب نابودی حكومت آنها گشته اید، خواهد پرسید. شما و گذشتگان شما، مسلمانان را در تمام جهان الگو و نمونه تفرقه، ‌ناتوانی، بی‌شرمی و طمع كاری كه مردان شرافتمند را ذلیل و كمر شیر مردان را كج و پوزه رهبران متعهد را به خاك می‌مالد معرفی نموده‌اید. ای رهبران كشورهای اسلامی‌: برای سلطه و امارت حرص نورزید زیرا كه حضرت پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «إِنَّكُمْ سَتَحْرِصُونَ عَلَى الإِمَارَةِ وَإِنَّهَا سَتَكُونُ یوْمَ الْقِیامَةِ حَسْرَةً وَنَدَامَةً فَنِعْمَتِ الْمُرْضِعَةُ وَبِئْسَتِ الْفَاطِمَةُ» «شما بزودی برای دریافت امارت حرص می‌ورزید و امارت در روز قیامت باعث ندامت می‌شود. پس چه خوب شیردهنده و پس گیرنده‌ای است». و بدانید كه امارت امانتی از جانب خداوند است و كسی كه امیر باشد و تمام مسئولیتها و واجبات خویش را درست انجام دهد در روز قیامت از عذاب خداوند نجات می‌یابد پس به این امانتها خیانت نكنید زیرا كه خداوند از شما بازخواست خواهد كرد و نیز فرمان پیامبر اسلام(ص) را هنگامی كه حضرت ابوذر در خواست امارت نموده بود همیشه آویزه‌گوشتان قرار دهید كه می‌فرماید: «یا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ ضَعِیفٌ وَإِنَّهَا أَمَانَةٌ وَإِنَّهَا یوْمَ الْقِیامَةِ خِزْىٌ وَنَدَامَةٌ إِلاَّ مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّهَا وَأَدَّى الَّذِى عَلَیهِ فِیهَا» «ای ابوذر تو ناتوانی و امارت امانتی است و همانا آن (امارت) در روز قیامت باعث رسوایی و ندامت می‌شود مگر برای كسی كه آن را درست دریافت كرد و حق آن را ادا نمود». برگرفته از کتاب : اسلام در زندان دوستان نادان و علمای ناتوان مؤلف: عبدالقادر عوده مترجم: عبدالرحمن الله‌وردی